لاک غلطگیر

لاک غلطگیر

لاک غلطگیر
لاک غلطگیر

لاک غلطگیر

لاک غلطگیر

تلاش احمدی‌نژاد برای ماندن در «پاستور»

الهام، تشکیل «دفتر رییس‌جمهور سابق» با 25 پست سازمانی را ابلاغ کرد
تلاش احمدی‌نژاد برای ماندن در «پاستور»
شرق: «شما از کجا می‌دانید امسال، سال آخر دولت است؟» این جمله‌ای است که احمدی‌نژاد در گفت‌وگوی تلویزیونی خود که پیش از عید نوروز پخش شد خطاب به مجری گفت. جمله‌ای که کم‌کم هدف از بیان آن مشخص می‌شود چرا که او تشکیلاتی جدید در ساختار نهاد ریاست‌جمهوری با عنوان «دفتر رییس‌جمهور سابق» تاسیس کرده است. آنطور که سایت «اعتدال» گزارش کرده: «در این ساختار جدید که در تاریخ اول تیر 92 و طی نامه شماره 6070/92/200 و با امضای غلامحسین الهام به‌عنوان معاون توسعه مدیریت انسانی رییس‌جمهور به بقایی معاون اجرایی و سرپرست نهاد ریاست‌جمهوری برای اجرا ابلاغ شده است، شرح وظایف دفتر رییس‌جمهور سابق و تشکیلات تفصیلی و ساختار دفتر رییس‌جمهور سابق با 25 پست سازمانی مشخص در نظر گرفته شده است.»غلامحسین الهام، دیروز تاسیس «دفتر رییس‌جمهور سابق» با 25 پست سازمانی را ابلاغ کرد.

ادامه: تلاش احمدی‌نژاد برای ماندن در «پاستور»

الهام، تشکیل «دفتر رییس‌جمهور سابق» با 25 پست سازمانی را ابلاغ کرد
تلاش احمدی‌نژاد برای ماندن در «پاستور»
شرق: «شما از کجا می‌دانید امسال، سال آخر دولت است؟» این جمله‌ای است که احمدی‌نژاد در گفت‌وگوی تلویزیونی خود که پیش از عید نوروز پخش شد خطاب به مجری گفت. جمله‌ای که کم‌کم هدف از بیان آن مشخص می‌شود چرا که او تشکیلاتی جدید در ساختار نهاد ریاست‌جمهوری با عنوان «دفتر رییس‌جمهور سابق» تاسیس کرده است.

آنطور که سایت «اعتدال» گزارش کرده: «در این ساختار جدید که در تاریخ اول تیر 92 و طی نامه شماره 6070/92/200 و با امضای غلامحسین الهام به‌عنوان معاون توسعه مدیریت انسانی رییس‌جمهور به بقایی معاون اجرایی و سرپرست نهاد ریاست‌جمهوری برای اجرا ابلاغ شده است، شرح وظایف دفتر رییس‌جمهور سابق و تشکیلات تفصیلی و ساختار دفتر رییس‌جمهور سابق با 25 پست سازمانی مشخص در نظر گرفته شده است.»غلامحسین الهام، دیروز تاسیس «دفتر رییس‌جمهور سابق» با 25 پست سازمانی را ابلاغ کرد.


حذف روسای جمهور قبلی با تلاش‌ احمدی‌نژاد

تصمیم احمدی‌نژاد برای ماندن در پاستور و تاسیس «دفتر رییس‌جمهور سابق» با 25 پست سازمانی در حالی است که او و یار نزدیکش مشایی اموال موزه ریاست‌جمهوری در مجموعه سعدآباد را مصادره کردند تا نام و نشانی از یادگاری‌های خاتمی و هاشمی در انظار عمومی وجود نداشته باشد. «موزه یادمان ریاست‌جمهوری» در ساختمان ۲۴۰ مجموعه سعدآباد تهران قرار داشت و محل نگهداری تمامی هدایایی بود که سیدمحمد خاتمی در دو دوره ریاست‌جمهوری خود در داخل و خارج از کشور دریافت کرده بود. در این موزه همچنین بخشی از هدایای مقام معظم رهبری در مقام رییس‌جمهور و دوره ریاست‌جمهوری اکبر هاشمی‌رفسنجانی هم نگهداری می‌شد اما پس از اینکه محمد خاتمی در آبان‌ماه ۱۳۸۴ دولت را به محمود احمدی‌نژاد تحویل داد، اسفندیار رحیم‌مشایی حق بهره‌برداری از این موزه را از کتابخانه ملی گرفت و به سازمان میراث فرهنگی واگذار کرد. از آن زمان به بعد سازمان میراث فرهنگی از ورود کارمندان این موزه به داخل آن جلوگیری کرد و موزه یادمان ریاست‌جمهوری ایران به این ترتیب به تعطیلی کشیده شد.

خاتمی مبدع طرح «گفت‌وگوی تمدن‌ها» بود که شهرت جهانی دارد و با نام او شناخته می‌شود. سازمان ملل متحد هم سال ۲۰۰۱ میلادی را براساس این طرح، سال گفت‌وگوی تمدن‌ها نام‌گذاری کرد و در تقویم شمسی هم روزی با عنوان روز گفت‌وگوی تمدن‌ها وجود داشت اما مهرماه 89 با ابلاغ رییس دولت دهم ماده واحده تغییرات اعمال‌شده در تقویم رسمی کشور برای سال 1390 هجری شمسی روز گفت‌وگوی تمدن‌ها از تقویم حذف شد. هر چند حذف روز گفت‌وگوی تمدن‌ها تنها کاری نبود که احمدی‌نژاد کرد چرا که مرکز گفت‌وگوی تمدن‌ها هم مصایب بسیاری داشت. همزمان با اعلام سال 2008 به‌عنوان سال گفت‌وگوی تمدن‌ها در اروپا، در تهران مرکز گفت‌وگوی تمدن‌ها پس از 9 سال فعالیت در «مرکز ملی مطالعات جهانی‌شدن» ادغام و در اصل منحل شد.

مرکز بین‌المللی گفت‌وگوی تمدن‌ها پنج‌ماه پس از طرح آن موضوع توسط سیدمحمد خاتمی در مجمع عمومی سازمان ملل، در دی ماه 1377 تاسیس و محمد جواد فریدزاده به ریاست آن منصوب شد اما اوایل دی ماه 1384 اعلام شد سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی موظف است پس از تسویه‌حساب با کارکنان مرکز گفت‌وگوی تمدن‌ها این مجموعه را منحل کند؛ قرار بود سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، مرکز گفت‌وگوی تمدن‌ها را با دفتر گفت‌وگوی ادیان سازمان خود ادغام کند تا مرکز گفت‌وگوی ادیان و تمدن‌ها تشکیل شود. در 25 بهمن 1384 اعلام شد «مرکز گفت‌وگوی تمدن» با «دفتر گفت‌وگوی ادیان» ادغام نشده و تنها محل هر دو مرکز در یک ساختمان مستقر شده است. با این حال پس از آنکه سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی اعلام کرد دفتر گفت‌وگوی ادیان و مرکز گفت‌وگوی تمدن‌ها را با هم ادغام کرده، هیچ نامه‌ای برای منصوب‌کردن مدیر این دو مرکز ارسال نشد. به همین دلیل محمود بروجردی در سمت مدیریت مرکز گفت‌وگوی تمدن‌ها و عبدالمجید میردامادی، رییس دفتر گفت‌وگوی ادیان باقی ماندند و رییس مرکز تازه‌تاسیسی که سازمان خبر آن را داده بود، مشخص نبود. مرکز گفت‌وگوی تمدن‌ها برای برنامه‌های سال 85 خود مجوز و بودجه‌ای از سازمان فرهنگ و ارتباطات نگرفت و برنامه‌های سال 84 را ادامه داد. اما خبری که در مرداد ماه 85 اعلام شد، نشان از تعطیلی این مرکز داشت: «پس از الحاق مرکز گفت‌وگوی تمدن‌ها به سازمان فرهنگ و ارتباطات، تعدادی از نیروهای این مجموعه تعدیل شدند و تنها مرکز گفت‌وگوی تمدن‌ها با دو نیرو مشغول فعالیت است.» بروجردی آنچه بر مرکز گفت‌وگوی تمدن‌ها رفت را چنین شرح داد: «پس از عید (85) با منشی و مسوول دایره‌المعارف گفت‌وگوی تمدن‌ها بالاجبار تسویه‌حساب کردند. البته نمی‌توان نام این عمل را تسویه‌حساب نامید زیرا با پرداخت مبلغی که با فعالیت‌های این افراد منطبق نبود، آنها را مجبور به امضای برگه تسویه‌حساب کردند. این دو نفر تنها افرادی بودند که از مرکز گفت‌وگوی تمدن‌ها در این ساختمان فعالیت می‌کردند. من حتی فردی را برای جواب‌دادن تلفن‌هایم ندارم.» سال 1386 ادغام دیگری در انتظار مرکز گفت‌وگوی تمدن‌ها بود؛ 9 دی 1386 مرکز گفت‌وگوی تمدن‌ها با همه امکانات و نیروی انسانی در «مرکز ملی مطالعات جهانی‌شدن» به ریاست اسفندیار رحیم مشایی، رییس وقت سازمان میراث فرهنگی و گردشگری ادغام شد؛ ادغامی که به انحلال تعبیر شد. این سرنوشت برخورد دولت نهم با مرکزی بود که سال 2001 به نامش، نام‌گذاری شد؛ مرکز دولتی منحل شد و موسسه‌ای بین‌المللی و غیردولتی به ریاست بانی گفت‌وگوی تمدن‌ها به کار خود ادامه داد بعدها این مرکز با عنوان مرکز ملی مطالعات جهانی با ریاست اسفندیار رحیم مشایی کار خود را ادامه داد.


احمدی‌نژاد همچنان در پاستور می‌ماند

حالا احمدی‌نژاد که سال پایانی دولتش همه نگران عدم تحویل قدرت در او بودند دفتری در پاستور تاسیس کرده تا همچنان در پاستور حضور داشته باشد آن هم در شرایطی که کمتر از  20 روز از عمر دولتش باقی است و تنها کاری که می‌تواند انجام دهد این است که دستگاه‌ها را به دولت بعدی تحویل دهد، گزارش‌هایی از عملکرد دستگاه‌ها به رییس‌جمهور منتخب ارایه و اطلاعات لازم را منتقل کند.

 حتی اگر قرار است برحسب ضرورت، اقداماتی صورت بگیرد، راه درست این است که آن اقدامات با اطلاع و هماهنگی رییس‌جمهور منتخب انجام شوند و نقطه‌نظرهای کسی که قرار است در روزهای نزدیک آینده دولت را تحویل بگیرد رعایت شود. اما گویا احمدی‌نژاد به این امر قایل نیست استخدام فله‌ای در روزنامه «ایران»، تصویب طرح مهر ماندگار و استخدام 500هزار نیروی کار در سازمان‌های دولتی و واگذاری زمین‌های نمایشگاه بین‌المللی به صداوسیما نشان می‌دهد احمدی‌نژاد باور نمی‌کند در روزهای پایانی دولتش قرار دارد. پیش از این اصولگرایانی که روزگاری از احمدی‌نژاد حمایت کرده بودند نگران عدم واگذاری قدرت از سوی او به دولت یازدهم بودند؛ نگرانی‌ای که حالا ابعاد تازه‌تری پیدا می‌کند.

سال 91 سال نگرانی اصولگرایان بود. همان ابتدای سال احمد خورشیدی‌آزاد، پدر داماد رییس دولت دهم گفت: «احمدی‌نژاد به‌راحتی قدرت را واگذار نمی‌کند.» خورشیدی درباره تحویل قدرت از سوی احمدی‌نژاد گفته بود: «اطرافیان رییس‌جمهور که همان خط فکری ایشان را دقیقا اجرا می‌کنند و به آن ایمان دارند در فکر تمدید جایگاه خودشان هستند؛ حالا این جایگاه می‌تواند در ریاست‌جمهوری باشد یا در انتخابات مجلس و شورای شهر. آنچه مسلم است، دولتی‌ها به‌دنبال وارد کردن نیروهای خود به ارگان‌های مختلف هستند.» او افزوده بود: «طبع و اخلاق احمدی‌نژاد نشان می‌دهد او کسی نیست که به‌راحتی قدرت را واگذار کند. این موضوع را در عملکرد دولت او هم می‌بینیم. او شخصی نیست که از قدرت کناره‌گیری کند و تمام سعی خود را برای داشتن قدرت به کار می‌گیرد.» صادق زیباکلام هم در مورد نحوه واگذاری قدرت احمدی‌نژاد گفت: نباید از احمدی‌نژاد انتظار داشت که وی اعلام کند من پس از پایان دولت دهم همه قدرت را تحویل داده و خود به‌دنبال کارهایی که پیش از این دنبال می‌کردم، می‌روم. عباس عبدی هم گفته بود: «احمدی‌نژاد حاضر نیست به‌راحتی کنار برود و امکان هم ندارد به همین راحتی کنار برود؛ چون فکر می‌کند بعد از کناره‌گیری نابود می‌شود.» سعید جلیلی درباره عملکرد احمدی‌نژاد گفت: در دوره قبل گفتمان ما گفتمان انقلاب بود و احمدی‌نژاد هم بر همین گفتمان تاکید داشت ولی در ادامه حب قدرت وی را منحرف کرد. 


نگرانی‌های ادامه‌دار از تحویل قدرت دولت دهم

نگرانی درباره عملکرد احمدی‌نژاد درخصوص واگذاری قدرت تا روزی ادامه داشت که احمدی‌نژاد پرچم ایران را به دست مشایی سپرد و در ستاد انتخابات همراه وی شد تا مرد حاشیه‌های دولت دهم ثبت‌نام کند. پس از آن نگرانی از واگذاری قدرت جای خود را به نگرانی از ردصلاحیت مشایی داد تا جایی که عوض حیدرپور، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس با بیان اینکه عدم کفایت سیاسی احمدی‌نژاد برای مجلس روشن شده است، به اقدامات احمدی‌نژاد در حمایت از مشایی اشاره کرد و گفت: اما اگر از این قبیل اقدامات بخواهد در آینده انجام شود، مجلس برخورد اساسی، جدی و قانونی خواهد کرد، مجلس با هرگونه اقدام غیرقانونی و خلاف قاعده‌ای که بخواهند انجام دهند تا کشور را با چالش و بحران روبه‌رو کنند، برخورد اساسی، جدی و قانونی خواهد کرد. 

با ردصلاحیت مشایی اما نگرانی‌های پیشین جای خود را به تذکر درباره عدم دخالت دولت در برگزاری انتخابات دادند. با این حال پس از برگزاری انتخابات و انتخاب حسن روحانی از سوی مردم باز هم با رفتار‌های عجیب‌وغریب و مصوبه‌های دقیقه 90 احمدی‌نژاد نگرانی از حضور مداوم او در پاستور و نحوه واگذاری قدرت از سوی دولت دهم بازگشته است. اینطور که به نظر می‌رسد احمدی‌نژاد تصمیم ندارد از پاستور نقل‌مکان کند.

طرح پوتین ـ مدودف با ثبت‌نام مشایی موجب نگرانی اصولگرایان شده بود حالا شکست این پروژه و طرح تاسیس دفتر رییس‌جمهوری سابق نگرانی سیاسیون را افزایش داده است به‌ویژه که شرح وظایف دفتر رییس‌جمهور سابق نوعی موازی‌کاری با رییس‌جمهور منتخب را تداعی می‌کند. در شرح وظایف دفتر رییس‌جمهور سابق هماهنگی و تهیه و تنظیم اوقات، برنامه ملاقات‌ها، جلسات، سفرها و دیدارها، ارتباط با استانداری‌ها، دستگاه‌های اجرایی، قوه‌قضاییه، قوه‌مقننه، هماهنگی در ارایه خدمات پشتیبانی، اداری و مالی و اتخاذ تدابیر لازم در امر نظارت و پیگیری امور ارجاعی به چشم می‌خورد. 

واگذاری زمین نمایشگاه بین‌المللی تهران به سازمان صداوسیما، تغییرات وسیع در فرمانداری‌ها و بخشداری‌ها، جابه‌جایی‌های سوال‌برانگیز در نمایندگی‌های سیاسی خارج از کشور، ایجاد تغییرات اثرگذار در نرخ ارز و مصوبه‌های استخدامی نشانگر این است که همان‌طور که احمدی‌نژاد پس از انتخابات اعلام کرد در عرصه سیاست باقی خواهد ماند. اما جایگاه او کجاست؟ در واگذاری قدرت چه خواهد کرد؟ راهکار دولت تدبیر و امید برای مواجهه با این کار چیست؟ اینها پرسش‌هایی است که مطرح شده و روزهای آینده پاسخ آن مشخص خواهد شد اما آنطور که مشخص است در بحث حاشیه‌سازی دولت در سال آخر باز هم دولت احمدی‌نژاد قصد دارد در روزهای پایانی رکوردی دیگر از خود به‌جا بگذارد. 

دوره مصادره پایان یافت؟

دوره مصادره پایان یافت؟
انتقاد حسین شریعتمداری از حسن روحانی
شرق: «یادداشت روز»های کیهان، تا حدود زیادی قابل پیش‌بینی است. عموما مشخص است کیهان قرار است چه بگوید و چه کسی را مورد عتاب قرار دهد اما گاهی نیز به یکباره با خطی در این روزنامه مواجه می‌شویم که اختلاف 180درجه‌ای با خط فکری روزهای پیش خود دارد. کیهان به‌سادگی می‌تواند سیاست خود را تغییر دهد بی‌آنکه خود را موظف بداند در این مورد توضیح دهد. همچون خطی که روزهای پیش از انتخابات پی می‌گرفت و بعد از انتخابات تغییر جدی در آن ایجاد کرد. 
مدیرمسوول کیهان پیش از انتخابات در سرمقاله‌های متعددی تاکید داشت که حسن روحانی و عارف گزینه‌های اصلاح‌طلبان برای انتخابات هستند. اما بعد از انتخابات این خط در روزنامه کیهان تغییر کرد. کیهان پس از پیروزی روحانی تلاش کرد تا او را یک اصولگرا معرفی کند ولی کم‌کم انتقادهایی از او مطرح می‌کند. انصراف عارف و اجماع اصلاح‌طلبان بر سر حسن روحانی فرصت مناسبی بود تا حسین شریعتمداری، سردبیر و سرمقاله‌نویس کیهان که دل پری از تشتت اصولگرایان داشت، این حرکت را مهندسی نامریی بداند و یک سوی این پروژه را «یکپارچگی آرا جبهه مدعیان اصلاحات و سوی دیگر آن را ادامه پراکندگی در آرا اصولگرایان» بداند. (کیهان 20/3/92، یادداشتی با عنوان «مهندسی نامریی») شریعتمداری پیش از انتخابات در یادداشتی با نام «چرا نهر رودخانه باشید»، نوشت: «تعدد نامزدهای اصولگرا باعث می‌شود که آرای متراکم و چند‌برابری اصولگرایان به جای آنکه در یک بستر واحد ریخته و رودخانه‌ای غیرقابل عبور پیش‌روی مدعیان اصلاحات ایجاد کند، در چند بستر جداگانه جاری شده و به «چند نهر» قابل عبور تبدیل می‌شود. در این حالت آرای اصولگرایان اگرچه در مجموع «انبوه» است ولی از آنجا که به چند شاخه تبدیل شده است، می‌تواند برای مدعیان اصلاحات - دست‌کم در حد و اندازه پریدن به دور دوم - قابل رقابت باشد. آیا غیر از این است؟!»اما پس از انتخابات با اعلام پیروزی حسن روحانی روزنامه کیهان تصمیم گرفت که تمام حرف‌های پیشین خود را از یاد برده و این‌بار بر اصولگرایی حسن روحانی تاکید کند. سخن روز شنبه حسن روحانی در همایش صداوسیما نیز آفتاب آمد دلیل آفتاب برای روزنامه کیهان بود تا او به‌راحتی به نقل از روحانی تیتر بزند که «وامدار هیچ حزب و جناحی نیستم» اما از مابقی سخنان او به سرعت رد شد. 
این در حالی بود که روزنامه کیهان پس از پخش اولین گفت‌وگوی تلویزیونی حسن روحانی که بیشتر بر بحث هسته‌ای متمرکز بود، در یادداشتی با عنوان «از کدام افتخار سخن می‌گویید» به روحانی حمله کرد و سخنان او را «تک‌گویی، بداخلاقی و تحریف ‌واقعیات» دانست و نوشت: «او از دوره امتیاز دادن‌های یکسویه به غرب بر سر چالش هسته‌ای تصویری طلایی به نمایش گذاشت.»
کیهان این یادداشت را که هشتم خرداد منتشر شد، اینگونه به پایان رساند: «باید از آقای روحانی که با افتخار ادعا می‌کند ایشان مانع ارسال پرونده هسته‌ای کشورمان به شورای امنیت شده بودند، پرسید؛ در حالی که تمامی فعالیت‌های هسته‌ای ایران به حالت تعلیق درآمده بود، چه بهانه‌ای برای ارسال پرونده به شورای امنیت سازمان ملل وجود داشت؟! و این چه افتخاری است که به آن اشاره می‌کنید؟!»
این در حالی است که بعد از اعلام نامزدی حسن روحانی نیز مهدی محمدی، یکی از یادداشت‌نویسان کیهان که از چهره‌های نزدیک به سعید جلیلی بود، حسن روحانی و تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای را تهدید به افشاگری کرد و گفت حرف‌های ناگفته از عملکرد وی و دوستانش وجود داشته که اگر چنین فرصتی ایجاد شود.  این در حالی است که کیهان همیشه منتقد سیاست هسته‌ای دوره اصلاحات بوده و آن را سازش هسته‌ای خطاب می‌کرد. 
اما پس از انتخابات و پیروزی حسن روحانی، کیهان تلاش برای مصادره حسن روحانی در جریان اصولگرایی را آغاز کرد، خطی که گویی از روز گذشته بدون هیچ توجیهی تغییر کرد، را آغاز کرد. با این روش انتقاد کیهان از «روحانی» استارت زده‌ شد. روز گذشته کیهان اولین انتقاد خود از حسن روحانی را مطرح کرد، انتقاد از رییس‌جمهوری منتخب به‌دلیل دیدار با رییس‌جمهوری پیشین، «سیدمحمد خاتمی». مخاطبان کیهان‌خوان با اتهامات گسترده‌ای که کیهان مانند نقل‌ونبات بر سر سیدمحمد خاتمی آوار می‌کند، غریبه نیستند، از جمله انتساب اتهام جاسوسی به رییس‌جمهوری پیشین کشور که در هیچ دادگاهی ثابت نشده است. البته نقطه عطف این اتهامات کیهان، سه‌شنبه, 10 اردیبهشت 1392 بود که خاتمی «مفسد فی‌الارض» خوانده شد.
بر همین اساس رییس‌جمهوری منتخب نیز به دلیل دیدار با سیدمحمد خاتمی مورد نکوهش قرار گرفت. حسین شریعتمداری در این یادداشت با تیتر «خواب تازه اصحاب فتنه!» نوشته است: «انتظار آن بود که آقای روحانی حساب خود را از سران و عوامل فتنه آمریکایی - اسراییلی 88 جدا کند، ولی تشکر رییس‌جمهور منتخب از آقای خاتمی با توجه به نقش ویرانگری که وی در فتنه 88 داشته است، به این نگرانی دامن می‌زند که مبادا دکتر روحانی از خطری که سران و عوامل فتنه 88 می‌توانند برای دولت ایشان پدید آورند، غفلت کند.» «حتی تصور پیوند احتمالی آقای خاتمی با رییس‌جمهور منتخب می‌تواند، بدبینی مردمی را در پی داشته باشد که در حماسه چند ده میلیونی 9 دی، نفرت و انزجار خود را از فتنه‌گران فریاد زده‌اند.»با اینکه کیهان پیش از انتخابات تاکید داشت که حسن روحانی در بین بخشی از طیف اصلاح‌طلب رای دارد -حتی به انتقاد برخی اصلاح‌طلبان از سرمایه‌گذاری بر این نامزد تاکید می‌کند - این بار می‌نویسد: «اصحاب فتنه تمام توان خود را به کار گرفته‌اند که حداقل دو یا سه تن از اعضای شناسنامه‌دار و شناخته‌شده جبهه اصلاحات را در پست‌های کلیدی کابینه آقای روحانی جای دهند و بیشتر از همه به جایگاه معاون اولی رییس‌جمهور منتخب چشم دوخته‌اند.»کیهان که در این سرمقاله تلاش می‌کند به ارایه یک خط مشی و تعیین تکلیف در این زمینه بپردازد، به انتخاب اعضا کابینه روحانی پرداخت. در مورد انتخاب عارف به معاون اولی، کیهان نظرات خواندنی ارایه کرد: «آنچه تاکنون از شواهد و قراین موجود برمی‌آید، اینکه جبهه اصلاحات، آقای دکتر عارف را برای این منظور نشان کرده است. دکتر عارف شخصیتی متین و قابل‌قبول دارد و به دلسوزی برای اسلام و نظام شناخته می‌شود، اگرچه به نظر می‌رسد که هنوز به ابعاد جنایت بزرگی که اصحاب فتنه مرتکب شده‌اند آنگونه که انتظار می‌رفت و می‌رود، پی‌نبرده است. بنابراین در صورتی که آقای روحانی قصد استفاده از ایشان یا هر یک از اعضای شناخته‌شده جبهه اصلاحات را داشته باشند، لازم است به این نکته توجه کنند که افراد مورد نظر اولا، سابقه حضور در فتنه آمریکایی - اسراییلی 88 یا دفاع و حمایت از فتنه‌گران را نداشته باشند و ثانیا، از آنجا که هنوز مدعیان اصلاحات مرزبندی مشخص و تعریف‌شده‌ای با اصحاب فتنه نکرده‌اند، حضور آنها در کابینه می‌تواند به مفهوم حضور فتنه‌گران تلقی شود، بنابراین در صورت تصمیم آقای روحانی به استفاده از آنها در ترکیب کابینه خود، لازم است از آنان بخواهد به گونه‌ای آشکار و علنی - و نه درگوشی و خصوصی - از فتنه آمریکایی - اسراییلی 88 اعلام برائت کنند.» 
جالب است که روزنامه‌ای در این سطح، واضح و روشن قصد دارد در کابینه یک دولت تاثیر بگذارد و برای رییس‌جمهور منتخب 18میلیون ایرانی، اینگونه خط مشی تعیین کند. مضاف بر اینها اینکه «محمدرضا عارف» که کیهان، با شک و شبهه در مورد پست معاون اولی او صحبت می‌کند کمتر از دو ماه پیش به‌عنوان نامزد ریاست‌جمهوری با نظر شورای‌نگهبان وارد کارزار انتخاباتی شده بود. قطعا مردم معتقد هستند که اگر فردی صلاحیت ریاست‌جمهوری داشته باشد صلاحیت معاون اولی یک دولت را نیز خواهد داشت. اینکه یک رییس‌جمهور چه فردی را به‌عنوان معاون اول خود در نظر بگیرد، جزو بدیهی‌ترین حقوق او خواهد بود. 
شواهد نشان می‌دهد کیهان قصد دارد پس از تجربه‌کردن پروژه «مصادره روحانی» بار دیگر به پروژه «تخریب» روحانی بازگردد. 

دولت یازدهم و بودجه 92

شرق: دولت حسن روحانی بار کسری بودجه دولت محمود احمدی‌نژاد را باید به دوش بکشد. «احمد توکلی»، چهره سرشناس مجلس در همان ابتدای امر کسری بودجه دولت در سال 92 را به 86هزارمیلیاردتومان ممهور کرد و بعدها مرکز پژوهش‌های مجلس این برآورد را به 65هزارمیلیاردتومان کاهش داد. 
این کسری بودجه در شرایطی اتفاق می‌افتد که محمود احمدی‌نژاد به‌مدد دلارهای نفتی، دولت را در سال‌های ریاست‌جمهوری‌اش فربه کرده و حالا به دلیل کاهش درآمدهای نفتی امکان تامین هزینه‌های آن وجود ندارد. 
بسیاری از کارشناسان جملگی معتقدند دولت روحانی هم مانند سایر دولت‌ها چاره‌ای جز استقراض از بانک مرکزی ندارد، راهکاری که به دلیل تزریق پول پرقدرت به جامعه خطرناک ارزیابی می‌شود و تورم شدیدی را هم به جامعه تحمیل می‌کند. تامین درآمد از طریق دریافت مالیات مانند سایر راهکارها هنوز جواب نداده و بعید هم به نظر می‌رسد که در شش‌ماه دوم سال دولت بتواند درآمد مالیاتی خود را در رکود اقتصادی محقق کند. 
تنها راه باقی‌مانده، فروش دلارهای نفتی در بازار آزاد است، همان راهکاری که دولت احمدی‌نژاد از آن استفاده کرد و دستاورد چندین‌ساله ارز تک‌نرخی را با یاری بانک مرکزی تلف داد. 


فروش دلارهای نفتی
پویا جبل‌عاملی- کارشناس اقتصادی
دولت روحانی پیش از هر اقدامی باید کسری بودجه خود را از طریق افزایش درآمدها جبران کند. در سال گذشته فروش نفت ایران به شدت کاهش یافت که این موضوع درآمدهای کشور را با کاهش قابل توجهی همراه کرد. دولت باید درآمد فعلی خود از فروش نفت را در همین سطح حفظ کند و تلاش کند به کمتر از این میزان کاهش نیابد. در گام بعد دولت چاره‌ای جز افزایش درآمدهای نفتی خود ندارد که این نیز از راه اصلاح روابط خارجی قابل حل است. 
در درجه بعد دولت باید درآمدهای مالیاتی خود را افزایش دهد. متاسفانه میزان مالیات بر درآمد چندان قابل توجه نبوده است. این نشان می‌دهد که بسیاری از فعالان بازرگانی که اغلب جزو اقشار پردرآمد هستند از پرداخت مالیات فرار می‌کنند. در بخش مالیات بر ارزش‌افزوده مشکل به این میزان نیست و دولت ناچار است که تلاش خود را بر دریافت مالیات بر درآمد متمرکز کند. 
دولت همچنین ناچار است که از هزینه‌های خود بکاهد. هزینه‌های دولت در سال‌های جاری روند صعودی داشته و باید این روند اصلاح شود. دولت آنقدر بزرگ شده که قدرت مانور در این بخش برای کاهش هزینه‌ها وجود ندارد اما این به آن معنا نیست که سیاست‌های ریاضتی را در این بخش پیش نبریم. در بخش عمرانی امکان کاهش هزینه‌ها وجود دارد. دولت باید طی برنامه‌هایی جذب سرمایه‌های خارجی را افزایش دهد. به این ترتیب دیگر نیازی نخواهد بود تا بخشی از درآمدها صرف کارهای عمرانی شود. این نیز با نزدیک‌شدن به جامعه بین‌الملل و اصلاح روابط خارجی ایران امکان‌پذیر است. 
دولت باید بودجه برخی نهادهای خاص را هم کاهش دهد. نهادهای فرهنگی از این جمله‌اند. در اغلب کشورها نهادهایی از این دست با سرمایه‌های مردم اداره می‌شوند. 
دولت آتی در شش‌ماه مانده از سال به هیچ‌وجه قادر نخواهد بود که کسری بودجه خود را کنترل کند. به همین دلیل امکان استقراض از بانک مرکزی وجود دارد. توصیه می‌شود که دولت به هیچ عنوان از منابع بانک مرکزی برای تامین کسری بودجه استفاده نکند زیرا آسیب استقراض، به حدی است که از فروش دلار در بازار آزاد هم بدتر است. به همین دلیل به‌عنوان بهترین راهکار موجود در این زمینه، فروش دلار‌های نفتی در بازار آزاد است. دولت باید در سطحی دلار را بفروشد که در آن سطح توانایی کنترل بازار را دارد.

 
استقراض از بانک مرکزی ممنوع
علی قنبری- کارشناس اقتصادی
دولت آتی باید در شش ماه باقیمانده از سال تلاش کند کسری بودجه خود را کاهش دهد. برای تحقق این هدف لازم است که در جهت کاهش هزینه‌های زاید خود گام بردارد. دولت دهم بدنه اجرایی خود را فربه کرد و هزینه‌های خود را افزایش داد. حالا که درآمدهای نفتی کاهش یافته چاره‌ای جز کنترل این هزینه‌ها نیست. در این سال‌ها دولت بودجه عمرانی را هم افزایش داده بود که بخش اعظمی از آن ضروری نبوده و نیست. 
بنابراین دولت در اولین گام باید هزینه‌های جاری و عمرانی غیرضروری خود را کاهش دهد. علاوه بر این دولت باید به فکر افزایش درآمدهای خود باشد. در حال حاضر نفت ایران تحت تحریم ناجوانمردانه قرار گرفته که فروش آن را با محدودیت همراه کرده است. دولت باید برای اصلاح روابط خارجی خود گام بردارد تا فروش نفت به میزان قبل بازگردد. 
زمانی که تحریم‌ها برداشته شود یا اینکه به حداقل برسد، اقتصاد کشور رونق می‌گیرد. در چنین شرایط پرداخت مالیات هم نسبت به گذشته بیشتر می‌شود. البته بعید به نظر می‌رسد که دولت منتخب در شش ماه دوم سال بتواند اقدام خاصی را که حاوی نتیجه‌ای زودهنگام باشد، انجام دهد.  
از این رو بیم آن می‌رود که دولت منتخب هم مانند دولت‌های گذشته به استقراض از بانک مرکزی رو آورد اما به هیچ‌وجه این شیوه مخرب توصیه نمی‌شود. دولت برای اینکه در کوتاه‌مدت به نتیجه برسد باید از عرضه ارز ارزان جلوگیری کند تا رانت ناشی از چند نرخی‌بودن ارز از بین برود. این بهترین فرصت است تا با بالابردن نرخ ارز نظام ارزی کشور به سوی تک‌نرخی‌شدن هدایت‌شود

خیانت های دولت اصولگرا پایانی ندارد

خبر گرانی دلار و خبر سرازیر شدن ذخایر ارزی کشور به بازار ارز!!


    خبر های دریافتی حاکی از آن است که دولت اصولگرا در آخربن روزهای حیات خود به دنبال تقلب کردن است. همانگونه که در 4 سال گذشته بانک مرکزی دولت هیچ آمار و اطلاعاتی ولو دروغ را منتشر نکرد. این بار در اقدامی کاملا در تضاد با منافع ملی قصد دارد با روانه کردن دار و ندار ذخایر ارزی کشور قیمت ارز را تا مرداد ماه پایین بکشد و با ژستی که «در 8 سال ما دلار از 1000 رسید به 2000» صحنه را ترک کند و اقتصاد ویران را تحویل روحانی دهد.


چند ماه بعد هم به بهانه افزایش قیمت دلار به دولت تازه روی کار آمده حمله کنند.